مدیریت رفتارکودکان

مدیریت رفتارکوکان مثل خشم ولج بازی


مدیریت رفتار کودکان

مدیریت رفتار کودکان چیست؟

مدیریت رفتار کودکان دقیقاً به این معناست که بزرگسالان چگونه رفتار کودک را متناسب با سن و نیازهای اجتماعی مدیریت می کنند. مدیریت رفتار کودک توسط بزرگسالان برای حفظ نظم و ساختار در زندگی خانواده‌های پر مشغله یا کلاس‌های درس و همچنین آماده‌سازی کودکان برای موفقیت ضروری است. پایبندی بزرگسالان از الزامات اساسی یک برنامه مدیریت رفتار موفق است. مهمتر از همه، بزرگسالان فقط باید تکنیک هایی را به کار گیرند که می توانند و انجام می دهند.

 

 

چرا مدیریت رفتار کودکان مهم است؟

مدیریت رفتار موثر و سازگار برای رفتارهای چالش برانگیز توسط بزرگسالان به این دلایل مهم است :

  • سلامت و کیفیت زندگی: رفتار چالش برانگیز ممکن است به طور جدی بر سلامت و کیفیت زندگی کودک و بزرگسال (والدین یا مراقب کودک) تأثیر بگذارد.
  • کاهش خطر: برخی از خطرات مرتبط با رفتار چالش برانگیز شامل رفتار آسیب‌رسان به خود (از جمله بلعیدن یا استنشاق اجسام خارجی، ضربه زدن به سر به سطح سخت یا پرتاب بدن روی زمین) می‌تواند منجر به صدمات جدی شود. آسیب تصادفی برای خود کودک ، کودکان همبازی و برای بزرگسالان اطراف نیز یک مسئله رایج در کودکان دارای رفتار پرخاشگرانه است، زیرا آنها به دنبال جلوگیری از آسیب رساندن کودک به خود و دیگران هستند.
  • رژیم غذایی نامناسب: رفتار مخالف ممکن است منجر به کمبودهای غذایی، کاهش وزن یا چاقی شدید شود.
  • انزوای اجتماعی: رفتار چالش برانگیز اغلب می تواند منجر به انزوای اجتماعی بزرگسال و کودک شود.
  • کاهش مسائل مربوط به سلامت روان: تحقیقات همچنین نشان می دهد که فقدان مهارت های اجتماعی می تواند منجر به تنهایی و افسردگی از سنین پایین شود.
  • رفتار مناسب برای موفقیت در ورود به محیط های پیش دبستانی و مدرسه، و همچنین سایر تجربیات معمولی کودکان مانند مهمانی ها، بازی با همسالان، کلاس های شنا، کنسرت ها و غیره ضروری است.

 

 

 توانایی های لازم برای بزرگسالان جهت ارتقا مدیریت رفتار چیست؟

  • خود کنترلی بزرگسالان: توانایی به دست آوردن، حفظ و تغییر احساسات، رفتار، توجه و سطح فعالیت مناسب برای یک کار یا موقعیت به شیوه ای قابل قبول اجتماعی است. مهمتر از همه، بزرگسالان باید بتوانند قبل و در طول چالش های رفتاری خونسردی خود را حفظ کنند. برخی از محققان توصیف می‌کنند که وقتی بزرگسالان با فریاد زدن یا ضربه زدن «خونسردی خود را از دست می‌دهند»، به سادگی عصبانی می‌شوند، به کودک الگو می‌دهند که چگونه بهتر از آنها این کار را انجام دهند!
  • کنترل هیجانی بزرگسالان: شامل توانایی درک هیجان، ادغام احساسات برای تسهیل فکر، درک احساسات و تنظیم هیجانات است. این همچنین مستلزم آن است که بزرگسال بتواند بین کودک و رفتار خود تمایز قائل شود، کودک را دوست داشته باشد و به او احترام بگذارد اما رفتارهای منفی را دوست نداشته باشد و تشویق نکند.
  • درک بزرگسالان از انتظارات سنی: دانش رفتار مناسب در مراحل مختلف رشد است تا بزرگسالان بتوانند انتظارات مناسبی داشته باشند.
  • پایداری بزرگسالان: نیازمند تداوم در اعمال تکنیک مدیریت رفتار بدون استثنا می باشد .( در تمام روز و هر روز برای رسیدن سریع تر به هدف)

 

 

چگونه می‌توانید تشخیص دهید که بزرگسالی که کودک را با چالش‌های رفتاری مدیریت می‌کند، روش درستی را در پیش نگرفته است؟

کودکانی که به شیوه ای ناموفق مدیریت می شود ممکن است:

  • در رفتار خود پیشرفت کمی داشته باشند یا اصلاً پیشرفت نداشته باشند.
  • روی رفتار نادرست بیشتر «پا فشاری می کنند»، استراتژی‌های ناهماهنگ‌ افزایش می‌یابند.
  • به نظر می رسد که “مسئول” موقعیت های چالش برانگیز هستند.
  • نسبت به احساسات دیگران بی تفاوت ظاهر می شوند.
  • رفتار انفجاری و غیرقابل پیش بینی که در برنامه های در حال حاضر مدیریت رفتار وجود ندارد، نمایش دهند.

بزرگسالانی که برای مدیریت رفتار کودکان تلاش می کند ممکن است:

  • زندگی روزمره خود را به عنوان “راه رفتن روی پوسته تخم مرغ” توصیف می کنند و فقط منتظرند ببینند کودک چه رفتاری انجام می دهد.
  • ترس از کودک (که ممکن است جسمی یا عاطفی باشد) یا اضطراب فراگیر در مورد مدیریت کودک و رفتار او را توصیف می کنند.
  • سریع ناامید می شوند، گاهی اوقات تشدید خشم خود را از 0 تا 100 در یک ثانیه توصیف می کنند!
  • حفظ خونسردی برای آن ها بسیار سخت است، زمانی که چالش رفتاری در حال ایجاد شدن را می بینند گاهی دچار اضطراب می شوند.
  • به جای اینکه برای مدت طولانی به یک رویکرد مدیریت رفتار کودکان ثابت پایبند باشند تا اثرات آن را مشاهده کنند رویکردهای خود را به طور منظم تغییر می دهند.
  • با تسلیم شدن در مقابل کودک او را آرام میکنند (کودک راه خودش را می رود) به جای اینکه کودک مجبور شود رفتار یا انتظارات نامناسب خود را برای برآورده کردن خواسته های بزرگسالان یا هنجارهای اجتماعی اصلاح کند.
  • از بردن فرزندشان به رویدادهای اجتماعی مناسب سن او (مانند کلاس های شنا، جشن تولد، مراکز خرید) خودداری میکنند.

 

مدیریت رفتار کودکان

هنگامی که مشکلات مدیریت رفتارکودکان  را می بینید، ممکن است مشکلاتی دیگر در حوزه توانایی کودک/بزرگسال را نیز مشاهده کنید:

کودک:

  • خود تنظیمی: توانایی به دست آوردن، حفظ و تغییر احساسات، رفتار، توجه و سطح فعالیت مناسب برای یک کار یا موقعیت به شیوه ای قابل قبول از نظر اجتماعی است.
  • زبان دریافتی (درک کننده ): توانایی درک آنچه دیگران به او می گوید.
  • زبان بیانی (استفاده کننده): توانایی استفاده از زبان و برقراری ارتباط با دیگران برای بیان نیازها و خواسته ها است.
  • عملکرد اجرایی: مهارت های استدلال و تفکرعالی می باشد.
  • تنظیم عاطفی: توانایی درک احساسات، ادغام احساسات برای تسهیل فکر، درک احساسات و تنظیم احساسات است.
  • مهارت های اجتماعی: توانایی درگیر شدن در تعامل متقابل با دیگران (به صورت کلامی یا غیرکلامی)، سازش با دیگران، و توانایی تشخیص و پیروی از هنجارهای اجتماعی تعیین می شود.
  • برنامه ریزی و توالی کارها یا فعالیت ها:توانایی انجام کار های چند مرحله ای و متوالی و یا انجام کاری برای رسیدن به یک هدف یا محصول نهایی است .

بزرگسال:

  • خستگی
  • افسردگی
  • انزوا اجتماعی
  • نشان دادن علائم عدم مراقبت از خود

 

 

برای بهبود مدیریت رفتار بزرگسالان چه می توان کرد؟
  • انگیزه دهنده را بشناسید: مدیریت رفتار، با دانش بزرگسالان درباره پاداش یا انگیزه دهنده های کودک – یعنی « کودک چه چیزی را دوست دارد؟»- شروع می‌شود. این انگیزه ها عبارتند از: تمجید، وقت گذاشتن با والدین، زمان استفاده از تبلت/تلوزیون، دسترسی به بازی ها یا اسباب بازی های خاص. این پاداش ها باید فوری (بعد از انجام کار مثبت) یا حداقل قابل اندازه گیری باشد تا کودک بداند چه زمانی آن را به دست آورده است. شما می‌توانید این پاداش‌ها را در صورت رفتار نادرست از او بگیرید یا کلا در دسترس او قرار ندهید تا کودک نیاز داشته باشد که آنها را از طریق رفتار خوب «به‌دست آورد». در صورت امکان، از وسیله قابل دیدن مثل انداختن دکمه داخل یک شیشه برای کودک استفاده کنید.
  • فرزندان طلاق : مهم است که هر دو والد یا مراقبین کودک، استراتژی های یکسانی را به روشی مشابه اجرا کنند. در شرایطی که کودکان در دو خانه زندگی می کنند (مثلا فرزندان طلاق )، هر چه استراتژی های رفتاری شبیه تر باشند، موثرتر خواهند بود.
  • برنامه ریزی: بزرگسالان باید استراتژیک باشند و قبل از اقدام برای اعمال تغییر، یک برنامه سنجیده در مورد اینکه چگونه می خواهند به تغییر دست یابند و از کدام یک از رفتارهای کودک می خواهند شروع کنند، تدوین کنند. در حالت ایده‌آل، یک نقشه شکل می گیرد و در یک مکان پر رفت و آمد خانه (جلوی چشم) قرار می‌گیرد، به طوری که وقتی بزرگسالان «نمی‌توانند به یاد بیاورند»، به سادگی به برنامه مکتوب نگاه بیندازند. البته این به همه مراقبین که مشارکت دارند کمک می‌کند تا با به اشتراک گذاشتن برنامه مشترک، سازگار باشند.
  • سازگاری راهبردها: مؤثرترین مدیریت رفتار زمانی اتفاق می‌افتد که هر بار کودک رفتار مخربی را نشان می‌دهد والدین/مراقبان از استراتژی‌های یکسانی استفاده کنند، بنابراین کودک با انتظارات و مجازات‌هایی آشنا می‌شود که در صورت انتخاب‌های رفتاری ضعیف اعمال می‌شوند.

 

 

چه فعالیت هایی می تواند به بهبود مدیریت رفتار کودکان کمک کند؟

  • تعیین یک تراپیست که بزرگسالان می توانند به او مراجعه کنند تا در مواقعی که گیج می شوند، نظرات خود را بیان کند و زمانی که مشخص شد استراتژی کار نمی کند، والدین را راهنمایی کند.
  • Time out : هدف این است که یک رفتار نامطلوب را قطع کند و در عین حال فرصتی برای کودک فراهم کند تا قبل از ادامه عمل خود را آرام کند. زمان استراحت زیر نظر بزرگسالان بهترین کارایی را دارد و باید نسبتا کوتاه باشد. زمان مناسب برای این استراتژی یک دقیقه به ازای هر سال از سن کودک توصیه می شود. با این حال، هنگامی که بزرگسالان نیاز به فرصتی برای تصمیم گیری دارند، ممکن است فرصت را از دست بدهند.
  • انتخاب ها: اگر بچه ها چیزی را می خواهند که صلاح نیست، این که بزرگسالان برای کودک حد و مرز در نظر بگیرند مهم است. گاهی اوقات این به معنای «نه» گفتن و پایبندی به آن است.
  • قوانین خانه: به عنوان یک خانواده یا گروه کلاس درس بنشینید و قوانین خانه را برای بزرگسالان و کودکان فهرست کنید. این به همه اعضا کمک می کند تا بدانند از آنها چه انتظاری می رود و چه زمانی «قوانین خانه» را زیر پا گذاشته اند.
  • کودک مشکل ساز را دور کنید: مواجهه با چند کودک می تواند استرس و اضطراب بزرگسالان را افزایش دهد و در نتیجه مدیریت رفتار موثر کاهش یابد. در عوض، کودکی را که رفتارش مشکل ساز است، منزوی کنید تا برای مدت زمان مشخصی به تنهایی بازی کند یا با دادن زمانی برای «دور شدن» به همه افراد درگیر فرصت نفس کشیدن بدهید.
  • صحبت را متوقف کنید: برای کاهش احتمال بحث و جدل با کودک و گیر افتادن بزرگسالان و کودکان در جنگ کلمات، صحبت را متوقف کنید! فقط به کودک بگویید که در لحظه چه کاری باید انجام دهد. اغلب هیچ چیز قدرتمندتر از سکوت نیست.

 

 

چرا بزرگسالانی که در مدیریت رفتار کودکان خود احساس چالش می کنند، باید با تراپیست ارتباط برقرار کنند؟

  • بیشتر به این دلیل که مدیریت رفتار کودکان سخت و طاقت فرسا است و کسی از آن ها سپاس گزار نیست! گاهی اوقات فقط تصدیق این موضوع (به جای خنده در زمان استراحت) می تواند کمک کند.
  • هنگامی که بزرگسالان در بطن آن غرق می شوند، فکر کردن معقول دشوار است. اغلب صحبت کردن با یک فرد خارجی می تواند به آن ها کمک کنند تا از دیدگاه متفاوتی به نتایج نگاه کنند.
  • مدیریت رفتار کودکان برای کمک به شکل دادن به رفتار کودکان به روشی که ما می خواهیم استفاده می شود. اما اگر در چاله ای هستید حفاری را متوقف کنید! با یک مشاور معتمد کمی نفس تازه کنید و راه حل های موجود را مرور کنید.
  • مدیریت رفتار کودکان یک کار انفرادی است و بزرگسالان باید در میان این مشکلات سخت مورد حمایت قرار گیرد.
  • اگر کودکان تمایلی به پیروی از دستورالعمل ها در محیط آموزشی نداشته باشند ورود به مدرسه ممکن است دشوار باشد (مثلاً دستورالعمل های کلاس، الزامات تکلیف تحصیلی).
  • انزوای اجتماعی می تواند نه تنها بر کودک، بلکه بر والدین نیز تأثیر بگذارد. وقتی نمی‌توان به رفتار مناسب کودکان در محیط‌های گروهی (مثلاً قرار ملاقات یا کلاس‌های شنا) اعتماد کرد، والدین و بچه‌ها می‌توانند بسیار به خانه وابسته شوند.
  • انجام وظایف معمول و یا ناآشنا به طور مناسب ممکن است چالش برانگیز باشد، بنابراین زندگی روزمره سخت تر از آنچه هست به نظر می رسد.

 

 

اگر مشکلات مدیریت رفتار کودکان درمان نشود، می تواند منجر به چه چیزی شود؟

در کودک:

  • پیشرفت اندک در رفتار کودک.
  • تقویت ناخواسته رفتار نامناسب کودک.
  • طرد از سوی همسالان و افزایش انزوای اجتماعی از همسالان، خواهران و برادران و بزرگسالان.
  • پسرفت تحصیلی و شکاف اجتماعی بین خود و همسالانشان.
  • عزت نفس ضعیف و این تصور که «من بد هستم، پس به بد بودن ادامه می دهم»
  • مشکلات پیروی از دستورات دیگران در مدرسه یا خانواده.
  • نتایج تحصیلی ضعیف به دلیل وضعیت منفی کودک که برای یادگیری نیست.

 

در بزرگسالان:

  • طرد از سوی همسالان و انزوای اجتماعی از دیگر والدین و فرزندان رخ می دهد .
  • نه تنها کودکان زمانی که رفتارشان از کنترل خارج می شود، به ویژه زمانی که از رفتار خود آگاهی دارند، دچار استرس و اضطراب می شوند، بلکه والدین یا معلمان نیز دچار چنین احساس می شوند.
  • توانایی خانواده برای شرکت در فعالیت های معمولی روزمره مانند شرکت در کلاس های شنا یا گروه های ورزشی و همچنین رفتن به سینما/باغ وحش و دیدار با دوستان و خانواده محدود می شود.
  • هر چه چالش های مدیریت رفتار بیشتر ادامه یابد، شکستن چرخه سخت تر شده و رفتار مخرب بیشتر تقویت می شود.

چه نوع درمانی برای مشکلات مدیریت رفتار کودکان توصیه می شود؟

اگر در مدیریت رفتار کودکان مشکل دارید، توصیه می شود با یک کاردرمانگر یا روانشناس مشورت کنید.

 

 

 

دسته‌بندی نشده

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *